به وقت اردیبهشت

من همه تو ، تو همه تو ، او همه تو ، ما همه تو...

به وقت اردیبهشت

من همه تو ، تو همه تو ، او همه تو ، ما همه تو...

به وقت اردیبهشت

*هو الانیـــــــس*

پروردگارت نه رهایت کرده و نه تو را فراموش کرده...

(سوره ی ضحی آیه ی 3)

الحمدلله


من بودم و چشمان تو ... نه آتشی و نه گلی









مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۲۶ مهر ۹۴، ۱۷:۱۶ - فاطمه نظری
    عاالی
نویسندگان

۳ مطلب با موضوع «یادگار مادر (سلام الله علیها)» ثبت شده است

  • ۳
  • ۰
عطر تو را دوست دارم

بوی خوب کودکی می دهی

و  هر وقت باتو قدم میزنم عطر بهارنارنج می پیچد در کوچه

و مادر می پرسد مگر فصل بهارنارنج ها بهار نیست؟

می خندم و به تو نگاه میکنم

تو که بهارنارنج ها را هم به دنبال خودت به تابستان و پاییز کشاندی

عطر تو را دوست دارم

شبیه هیچ کدام از گل ها نیست

بارها گل های سرخ و نرگس را بوییده ام

اما عطر تو با همه ی آن ها فرق دارد

عطر تو را دوست دارم

وقتی با تو قدم می زنم

باران سایه به سایه دنبالم می آید و دست هایم پر میشود از قطره های باران

عطر تو را دوست دارم

وقتی با تو قدم میزنم


درختان
  • ۳
  • ۰
من زیر سایه ی تو آرامش می گیرم

سایه ای که من را در بر می گیرد

و حفظ می کند مرا مثل آغوش مهربان  مادر ...

 من از تو شمیم عشق را می شنوم

که به شیوه ی غزل های حافظ از عشق می گوید ...

بگذار دیگران "دربند " خود  باشند

من از تو   ندای "رهایی" می شنوم ...

 من از تو عطر "مادر" می شنوم 

و چقدر دوست دارم

عطر خوش "مادر" را ...

پ.ن:  چادرم مثل آغوش مادر آرامش می دهی ...




  • ن.ب
  • ۲
  • ۰

و من تو را به عاشقانه ترین حریم  تعبیر می کنم

سپیدترین سیاه !

تار و پود تو چه عاشقانه به هم رسیده اند

تا بارانی از عشق را بسازند ...

و چه زیبا نور را در آغوش گرفته ای !

چقدر بی ریا  می درخشی !

تا  توجه کسی را جلب کنی

به جز خدایت را ...

نگاه کن! تمام نگاه ها کنار رفته اند

و تو مانده ای  و  تنها یک نگاه

نگاه مهربان پروردگارت ... 


پ.ن: آرام بدرخش در میان این همه سیاهی !

+  وقتی می بینی احترام چادر رو نگه نمیدارن بعضی ها :(



  • ن.ب