چه بگویم از غم های تو ... که شاید ناشناخته ترین غم ها باشد ... غم هایی که جنسش با تمام غم ها فرق می کند ...
با این غم های دنیایی که روح را روان را آتش می زند فرق می کند .... غم های تو با غم های من
که از جنس فراموشی خداست فرق می کندبا غم های من که از جنس ناامیدی هاییست
که شیطان هر لحظه چون تیری بر قلبم می فرستد و تمام سعیش را می کند تا رحمت تو را از یادم ببرد فرق می کند ...
غم های تو مثل غم های من نیست ...مثل غم های هیچ کس نیست...غم های تو
درونش شیرینی تسلیم نهفته است غم های تو هر کدام واحد های درسی عبد بودن است ...