دلم تنگ شده است برایت
و من قاصد دل تنگی هایم را هرروز به سمتت روانه می کنم ...
من
در باغچه ی حیاط پشتی
تنها قاصدک کاشته ام
باغبان می گفت فصل روییدن قاصدک ها بهار است
اما من بارها در پاییز دلتنگی هایم
قاصدک کاشته ا م
حالا تمام باغچه از قاصدک ها سفید پوش شده
و من هر قاصدک را به امیدتو به دست های مهربان باد می سپارم
راستی! کاش می شد
در تمام کوچه قاصدک بکارم
یا نه اصلا تمام شهر را قاصدک پوش کنم
و هرکدام را به سمت تو به پرواز در آورم
تا پیغام دلتنگی ام را به تو بدهند
می دانی ! دلم خیلی تنگ شده است
آنقدر که می ترسم قاصدک ها شانه خالی کنند
دلم می خواهد تمام قاصدک های جهان را به سمت تو پرواز دهم
وآسمان پر شود از قاصدک های سپید
و تمام جهان بدانند چقدر دلم برایت تنگ شده است
آنوقت می دانم
باران می بارد ...
من سال هاست در باغچه ی حیاط پشنی قاصدک می کارم ...
حتی در فصل پاییز
حتی در سرمای زمستان
باغبان نمی داند هروقت دلتنگ شوی
قاصدک ها می رویند
نمی داند
هروقت دل تنگ شد
میشود قاصدکی کاشت ...
تا قاصد دل تنگی ات باشد...
و من قاصد دل تنگی هایم را هرروز به سمتت روانه می کنم ...
من
در باغچه ی حیاط پشتی
تنها قاصدک کاشته ام
باغبان می گفت فصل روییدن قاصدک ها بهار است
اما من بارها در پاییز دلتنگی هایم
قاصدک کاشته ا م
حالا تمام باغچه از قاصدک ها سفید پوش شده
و من هر قاصدک را به امیدتو به دست های مهربان باد می سپارم
راستی! کاش می شد
در تمام کوچه قاصدک بکارم
یا نه اصلا تمام شهر را قاصدک پوش کنم
و هرکدام را به سمت تو به پرواز در آورم
تا پیغام دلتنگی ام را به تو بدهند
می دانی ! دلم خیلی تنگ شده است
آنقدر که می ترسم قاصدک ها شانه خالی کنند
دلم می خواهد تمام قاصدک های جهان را به سمت تو پرواز دهم
وآسمان پر شود از قاصدک های سپید
و تمام جهان بدانند چقدر دلم برایت تنگ شده است
آنوقت می دانم
باران می بارد ...
من سال هاست در باغچه ی حیاط پشنی قاصدک می کارم ...
حتی در فصل پاییز
حتی در سرمای زمستان
باغبان نمی داند هروقت دلتنگ شوی
قاصدک ها می رویند
نمی داند
هروقت دل تنگ شد
میشود قاصدکی کاشت ...
تا قاصد دل تنگی ات باشد...
- ۹۳/۱۲/۰۵
با یای نسبت صورتی نوشتم
منتظر حضور شما، من
(چند روزی است ساعت هشت و هشت دقیقه به روزم و تا چند روز بعدی و تا شهادت حضرت زهرا این جریان ادامه دارد، کلاً تشریف فرمایی شما سبب ...)