عطر تو را دوست دارم
بوی خوب کودکی می دهی
و هر وقت باتو قدم میزنم عطر بهارنارنج می پیچد در کوچه
و مادر می پرسد مگر فصل بهارنارنج ها بهار نیست؟
می خندم و به تو نگاه میکنم
تو که بهارنارنج ها را هم به دنبال خودت به تابستان و پاییز کشاندی
عطر تو را دوست دارم
شبیه هیچ کدام از گل ها نیست
بارها گل های سرخ و نرگس را بوییده ام
اما عطر تو با همه ی آن ها فرق دارد
عطر تو را دوست دارم
وقتی با تو قدم می زنم
باران سایه به سایه دنبالم می آید و دست هایم پر میشود از قطره های باران
عطر تو را دوست دارم
وقتی با تو قدم میزنم
درختان شکوفه میدهند
عطر تو را دوست دارم
شبیه هیچ کدام از عطرهای گران قیمت نیست
و درهیچ عطر فروشی پیدا نمی شود
عطر تو
چیزی شبیه عطر جانماز مادربزرگ است
چیزی شبیه لبخند مادر
شبیه مهربانی های پدر
عطر تو
چیزی شبیه عطر سوره ی الرحمن است
شبیه عطر یاسین ...
شبیه عطر سوره ی مریم
شبیه عطر آیه های ی ان الله یحب ...
شبیه عطر اذان در وسط های ظهر داغ
درون کوچه های قدیمی ...
شبیه عطر لبخند پیامبر
و من قلبم تند تند میزند
از فکر اینکه
هر وقت باتو قدم میزنم
پیامبر به من لبخند میزند
چقدر عطر تو را دوست دارم ... چادرم...
بوی خوب کودکی می دهی
و هر وقت باتو قدم میزنم عطر بهارنارنج می پیچد در کوچه
و مادر می پرسد مگر فصل بهارنارنج ها بهار نیست؟
می خندم و به تو نگاه میکنم
تو که بهارنارنج ها را هم به دنبال خودت به تابستان و پاییز کشاندی
عطر تو را دوست دارم
شبیه هیچ کدام از گل ها نیست
بارها گل های سرخ و نرگس را بوییده ام
اما عطر تو با همه ی آن ها فرق دارد
عطر تو را دوست دارم
وقتی با تو قدم می زنم
باران سایه به سایه دنبالم می آید و دست هایم پر میشود از قطره های باران
عطر تو را دوست دارم
وقتی با تو قدم میزنم
درختان شکوفه میدهند
عطر تو را دوست دارم
شبیه هیچ کدام از عطرهای گران قیمت نیست
و درهیچ عطر فروشی پیدا نمی شود
عطر تو
چیزی شبیه عطر جانماز مادربزرگ است
چیزی شبیه لبخند مادر
شبیه مهربانی های پدر
عطر تو
چیزی شبیه عطر سوره ی الرحمن است
شبیه عطر یاسین ...
شبیه عطر سوره ی مریم
شبیه عطر آیه های ی ان الله یحب ...
شبیه عطر اذان در وسط های ظهر داغ
درون کوچه های قدیمی ...
شبیه عطر لبخند پیامبر
و من قلبم تند تند میزند
از فکر اینکه
هر وقت باتو قدم میزنم
پیامبر به من لبخند میزند
چقدر عطر تو را دوست دارم ... چادرم...
- ۹۴/۰۶/۱۰