مهربانیت آنقدر زیاد هست که وقتی ناراحتی بنده ات را می بینی نقشه های فراوانی برای خوشحال کردنش میکشی !
ابرها را دسته دسته گرد هم می آوری و متراکم می کنی و بارانی برایش خلق می کنی ! و با حساب های دقیق و پیچیده
دانه دانه قطره ها ی باران را مساوی بین بندگان تقسیم می کنی ! تا مبادا کسی از رحمتت بی نصیب بماند!
و هر قطره را مامور شاد کردن دل بنده ای می کنی ... هیچ قطره ای بی هدف نیست ! یک قطره را به روی صورت بنده ی ناامیدی
می فرستی و او سر بلند می کند و به آسمان نگاه می کند و لبخند می زند ...
یک قطره را به سوی مزرعه ی خشک شده ی کشاورزی می فرستی و او و خانواده اش را غرق شادی می کنی ...
یک قطره را به روی شیشه ی پنجره ی خانه ی پیرزن تنها می فرستی و پیرزن را از تنهایی و سکوت وهم آور خانه بیرون می آوری
و یادش می آوری" تو "هستی ......
و این همه را برای "لبخند" بنده ات می کنی ....
چقدر دوستش داری! ... خدای قطره های باران ...
پ.ن : مدتیست نوشتن هم سخت شده :(
+یک روز زیبای بارانی ...
++مزار شهدای گمنام دانشگاه
+ ++لطفا فاتحه ای قرائت کنید ...
ابرها را دسته دسته گرد هم می آوری و متراکم می کنی و بارانی برایش خلق می کنی ! و با حساب های دقیق و پیچیده
دانه دانه قطره ها ی باران را مساوی بین بندگان تقسیم می کنی ! تا مبادا کسی از رحمتت بی نصیب بماند!
و هر قطره را مامور شاد کردن دل بنده ای می کنی ... هیچ قطره ای بی هدف نیست ! یک قطره را به روی صورت بنده ی ناامیدی
می فرستی و او سر بلند می کند و به آسمان نگاه می کند و لبخند می زند ...
یک قطره را به سوی مزرعه ی خشک شده ی کشاورزی می فرستی و او و خانواده اش را غرق شادی می کنی ...
یک قطره را به روی شیشه ی پنجره ی خانه ی پیرزن تنها می فرستی و پیرزن را از تنهایی و سکوت وهم آور خانه بیرون می آوری
و یادش می آوری" تو "هستی ......
و این همه را برای "لبخند" بنده ات می کنی ....
چقدر دوستش داری! ... خدای قطره های باران ...
پ.ن : مدتیست نوشتن هم سخت شده :(
+یک روز زیبای بارانی ...
++مزار شهدای گمنام دانشگاه
+ ++لطفا فاتحه ای قرائت کنید ...
- ۹۳/۰۹/۰۷
امام موسی کاظم علیه السلام:
مَن دَعا قَبلَ الثَّناءِ عَلَی الله و الصَّلاهِ عَلَی النَّبِی (صلی الله علیه وآله) کَانَ کَمَن رَمی بِسَهمٍ بِلا وَتر
هر که پیش از ستایش بر خدا و صلوات بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) دعا کند چون کسی است که بی زه کمان کشد.
تحفالعقول ، ص 425